-
نامه های پست نشده (2)
یکشنبه 13 دی 1388 17:55
می خواهم برایت بنویسم. اما مانده ام که از چه چیز و از چه کسی بنویسم؟ از تو که بی رحمانه مرا تنها گذاشتی یا از خودم که چون تک درختی در کویر خشک،مجبور به زیستن هستم از تو بنویسم که قلبت از سنگ بود یا از خودم که شیشه ای بی حفاظ بودم؟ از چه بنویسم؟ از دلم که شکستی، یا از نگاه غریبه ات که با نگاهم آشنا شد؟ ابتدا رام شد،...
-
خیلی سخته...
یکشنبه 13 دی 1388 17:50
خیلی سخته بغض داشته باشی اما نخوای کسی بفهمه خیلی سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی خیلی سخته که سالگرد آشنایی با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگیری خیلی سخته روزتولدت همه بهت تبریک بگن جزاونی که فکرمی کنی به خاطرش زنده ای خیلی سخته که غرورت رو به خاطر یه نفر بشکنی بعد بفهمی دوست نداره خیلی سخته همه چیزتو به...
-
نامه های پست نشده(۱)
شنبه 28 آذر 1388 16:23
داشتم فکر می کردم که چرا تورو دیدم چرا باتو خندیدم چرا وقتی گفتی دوستم نداری کلی گریه کردم ولی بازم موندم چرا وقتی گفتی برو بابا نرفتم چرا وقتی رفتی دنبال یکی دیگه گفتم نه دروغه چرا چرا چرااااااااااااااااا دیگه می خوام باور کنم باور کنم که همه ی اشکام فقط یه معنی داره این که هرگز با من نمی مونی اینکه من تنهام اینکه...
-
بزن باران...
شنبه 28 آذر 1388 16:21
بزن باران که دین را دام کردند شکار خلق و صید خام کردند بزن باران خدا بازیچه ای شدکه با آن کسب ننگ و نام کردند بزن باران به نام هرچه خوبیست به زیر آوار گاه پایکوبیست مزار تشنه جویباران پر از سنگ بزن باران که وقت لای روبیست بزن باران بهاران فصل خون است بزن باران که صحرا لاله گون است
-
تقویم بی بهار
شنبه 28 آذر 1388 16:17
بگین بباره بارون دلم هواشو کرده بگین تموم شدم من بگین که بر نگرده بهش بگین شکستم بهش بگین بریدم نه اون به من رسیدو نه من به اون رسیدم بریم به زیر بارون خراب و درب و داغون از آدما فراری از عاشقا گریزون بذار کسی نبینه غرور گریه هامو بذار کسی نفهمه غم تو خنده هامو ...بگین که بر نگرده
-
سایه ها
چهارشنبه 13 آبان 1388 17:47
چقدر وحشتناکه که هیچکس دلش برای من تنگ نشد هیچکس نپرسید کجایی؟حتی اونایی که خیلی دم از معرفت می زدند!!!! یاد حرف همسایه افتادم که یک بار بهم گفته بود ... به سایه ها دل نبند!...... راست گفت .
-
عشق که دلیل نمی خواد
یکشنبه 10 آبان 1388 14:15
یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟ دلیلشو نمیدونم …اما واقعا”دوست دارم تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی… پس چطور دوستم داری؟ چطور میتونی بگی عاشقمی؟ یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟ دلیلشو نمیدونم …اما...
-
راز
جمعه 8 آبان 1388 19:24
هیچ وقت رازت رو به کسی نگو. وقتی خودت نمیتونی حفظش کنی چطور انتظار داری کسی دیگهای برات راز نگهداره!
-
مفهوم عشق
جمعه 8 آبان 1388 15:14
چگونه است که من به مورد ظلم قرار گرفتن در دستان تو رضایت می دهم ای وای اگر مفهوم عشق این باشد هرچند گناه ِ من است ، از آن توبه نخواهم کرد اگر سهم ِ من این باشد که با آزارهای تو زندگی کنم با این آزارها زندگی خواهم کرد
-
هنوزم دوست دارم
جمعه 8 آبان 1388 15:04
عشق چیه؟ عشق یعنی یه نفرقلب توروبشکنه وحیرت انگیزه که توهنوزباقطعه قطعه قلب شکستت دوسش داری
-
دل من هرزه نبود
چهارشنبه 6 آبان 1388 16:12
دل من تـنها بـود ، دل من هرزه نـبـود ... دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا به کجا ؟! معـلـوم است ، به در خانه تو ! دل من تـنها بـود ، دل من هرزه نـبـود ... دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا به کجا ؟! معـلـوم است ، به در خانه تو ! دل من عادت داشـت ، که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری که تو هر روز آن را به کناری...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 آبان 1388 17:25
هوس بازان کسی را که زیبا میبینند دوست دارند اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می ببنند
-
گفتی... گفتم
دوشنبه 4 آبان 1388 17:03
گفتی:عاشقمی، گفتم:دوستت دارم! گفتی : اگه یه روز نبینمت میمیرم، گفتم: من فقط ناراحت میشم! گفتی :من بجز تو به کسی فکر نمی کنم، گفتم:اتفاقا من به خیلی ها فکر می کنم ! گفتی : تا ابد تو قلب منی، گفتم: فعلا تو قلبم جا داری ! گفتی :اگه بری با یکی دیگه من خودمو می کشم، گفتم:اما اگه تو بری با یکی دیگه، من فقط دلم میخواد طرف رو...
-
سنگ
سهشنبه 28 مهر 1388 16:20
فرشته ای از سنگ پرسید : چرا مانند خاک از خدا نمی خواهی که از تو انسان بسازد ؟ سنگ تبسمی کرد و گفت : هنوز آنقدر سخت نشده ام که مستحق چنین خواسته ای باشم!
-
آیینه...
یکشنبه 22 شهریور 1388 16:25
آیینه پرسید که چرا دیر کرده است نکند دل دیگری اورا اسیر کرده است خندیدیم و گفتم: او فقط اسیر من است تنها دقایقی چند تأخیر کرده است گفتم امروز هوا سرد است شاید موعد قرار تغییر کرده است خندید به سادگیم آیینه و گفت: احساس پاک، تورا زنجیر کرده است گفتم از عشق من چیزی سخن مگوی گفت: خوابی، او سالها دیر کرده است در آیینه به...
-
دوستم داری....!
چهارشنبه 18 شهریور 1388 19:43
می گفتی دوستت دارم به تعداد قطره های بارانی که بر صورتت می زند . ومن نیز دوستت دارم بدون توجه به چتری که ......روی سرت گرفته ای!
-
کارو
شنبه 14 شهریور 1388 19:31
سلام به همه دوستان عزیز اینم سفری به اشعار کارو شاعر بزرگ انسان ها امیدوارم خوشتون بیاد ( (کفرنامه)) شب است و ماه می رقصد... ستاره نور می پاشد... نسیم پونه ی عطر شقایق ها... ز لبهای هوس آلود زنبق بوسه می گیرد... خداوندا تو در قرآن جاویدت به انسان وعده ها دادی.... تو میگفتی که نامردان بهشتت را نمی بینند... تو میگفتی که...