بهار منــــــــــ

بودنت چقدر شعر است

بهار منــــــــــ

بودنت چقدر شعر است

نامه های پست نشده(۱)

داشتم فکر می کردم که چرا تورو دیدم چرا باتو خندیدم چرا وقتی گفتی دوستم نداری کلی گریه کردم ولی بازم موندم چرا وقتی گفتی برو بابا نرفتم چرا وقتی رفتی دنبال یکی دیگه گفتم نه دروغه چرا چرا چرااااااااااااااااا
دیگه می خوام باور کنم باور کنم که همه ی اشکام فقط یه معنی داره
این که هرگز با من نمی مونی اینکه من تنهام
اینکه خورد شدن برگای پاییز دلو میبره به روزای تلخ من
دوستت دارم و تاوان آن هر چه باشد باشد.....

بزن باران...

بزن باران که دین را دام کردند شکار خلق و صید خام کردند

بزن باران خدا بازیچه ای شدکه با آن کسب ننگ و نام کردند

بزن باران به نام هرچه خوبیست به زیر آوار گاه پایکوبیست

مزار تشنه جویباران پر از سنگ بزن باران که وقت لای روبیست

بزن باران بهاران فصل خون است بزن باران که صحرا لاله گون است

باران

تقویم بی بهار

بگین بباره بارون دلم هواشو کرده
بگین تموم شدم من بگین که بر نگرده
بهش بگین شکستم بهش بگین بریدم
نه اون به من رسیدو نه من به اون رسیدم
بریم به زیر بارون خراب و درب و داغون
از آدما فراری از عاشقا گریزون
بذار کسی نبینه غرور گریه هامو
بذار کسی نفهمه غم تو خنده هامو
...بگین که بر نگرده