دیگر باید بروم....
بدون تو و بدون خاطرات خانه ادمهای خوشبخت.....
گریه نکن عزیزم گریه نکن امشب برایت تا صبح مرثیه های سوزناک می سرایم
تا صبح اشک را مهمان گونه هایم می سازم
صبح دم... پشت پنجره می ایستم و می اندیشم
من اندک هستم
تنهاتر از خورشید حتی
در خیابانها نیز کم هستم
کمتر از یک یار... یک دوست همیشه
ادامه...
سلام
زیبا بود و ساختار شکن
کاش دوستان گاهی بجای تیکه انداختن
حال هم میپرسیدند
حرف های بعضی از آدم ها
مرا به فکر فرو می برد
و تو یکی از همان هایی ...!!!!!!!!!!!
کسی که چرایی زندگی را فهمیده باشد با چگونگی آن می سازد.
بالا آوردن اول راه است مهراز جان.... کاش تمام ادم ها قدرت بالا اوردن رو داشتن
سلام آبجی... کم پیدا شدی..یا فقط مانند من نظر تایید می کنی؟
ابجی چرا گذشته هات را به علف هرز تشبیه کردی
سلام صابر جان.
فکر می کنم جواب سوالتونو بدونید!!!!!
saaaaaaaaaaaaalam jigal??l bazam bia