دل من تـنها بـود ،
دل من هرزه نـبـود ...
دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا
به کجا ؟!معـلـوم است ، به در خانه تو !
دل من تـنها بـود ،
دل من هرزه نـبـود ...
دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا
به کجا ؟!
معـلـوم است ، به در خانه تو !
دل من عادت داشـت ،
که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری
که تو هر روز آن را به کناری بزنی ...
دل من ساکن دیوار و دری ،
که تو هر روز از آن می گـذری .
دل من ساکن دستان تو بود
دل من گوشه یک باغـچه بـود
که تو هر روز به آن می نگری
راستی ، دل من را دیـدی ...؟!!
سلام
من تازه شمارو پیدا کردم...
بهم سر بزن...
منتظر نگاهتون هستم...
پرستوی مسافر
به هر سرزمینی
بامی
موجی
به سان وطن بال می گشاید...
شادی بر لبانت موج افشان...
سلام مهراز....
چه زیبا می نویسی....من عاشق جملات کوتاه اما پر مغرم. بسیار عالی می توانید در قالب کلمات کوچک مفهوم های بزرگ بیافرینید.
با اجازه شما را لینک می کنم...
ارزوی بهترین ها را برایتان دارم.
سلام
ممنون از نگاهتون...ممنون که نگاهتونو بهم هدیه دادین....این بهترین هدیه زندگیمه...
بازم به سراغم بیا...اما به سبک و مختصر...سنگین و مفصل بیا...
منتظرتونم...
لبانت پر خنده باد...