بهار منــــــــــ

بودنت چقدر شعر است

بهار منــــــــــ

بودنت چقدر شعر است

دل من هرزه نبود

دل من تـنها بـود ،
دل من هرزه نـبـود ...
دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا 
به کجا ؟!

معـلـوم است ، به در خانه تو !



دل من تـنها بـود ،
دل من هرزه نـبـود ...
دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا 
به کجا ؟!
معـلـوم است ، به در خانه تو !
دل من عادت داشـت ،
که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری
که تو هر روز آن را به کناری بزنی ...
دل من ساکن دیوار و دری ،
که تو هر روز از آن می گـذری .
دل من ساکن دستان تو بود
دل من گوشه یک باغـچه بـود
که تو هر روز به آن می نگری
راستی ، دل من را دیـدی ...؟!!
نظرات 3 + ارسال نظر
موج چهارشنبه 6 آبان 1388 ساعت 16:20 http://dolaat.blogsky.com

سلام

من تازه شمارو پیدا کردم...

بهم سر بزن...

منتظر نگاهتون هستم...

پرستوی مسافر

به هر سرزمینی

بامی

موجی

به سان وطن بال می گشاید...

شادی بر لبانت موج افشان...

نقاب چهارشنبه 6 آبان 1388 ساعت 16:25 http://negha.blogsky.com/

سلام مهراز....

چه زیبا می نویسی....من عاشق جملات کوتاه اما پر مغرم. بسیار عالی می توانید در قالب کلمات کوچک مفهوم های بزرگ بیافرینید.

با اجازه شما را لینک می کنم...

ارزوی بهترین ها را برایتان دارم.

جواد(موج) پنج‌شنبه 7 آبان 1388 ساعت 11:48 http://dolaat.blogsky.com

سلام

ممنون از نگاهتون...ممنون که نگاهتونو بهم هدیه دادین....این بهترین هدیه زندگیمه...

بازم به سراغم بیا...اما به سبک و مختصر...سنگین و مفصل بیا...

منتظرتونم...

لبانت پر خنده باد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد